تون ،فردوس امروز
سوالاتی که فهرست های انتخاباتی باید پاسخ دهند
بخش تحلیلی الف، 29 بهمن 90
تاریخ انتشار : شنبه 29 بهمن 1390 ساعت 10:51
با نزدیک شدن به انتخابات مجلس هشتم، فهرستهای انتخاباتی جدید با اسامی و شعارهای متنوع ظهور کرده و به معرفی شعارها و نامزدهای خود مشغول شدهاند.
تنوع فهرستهای انتخاباتی از آنجا که امکان مقایسه و انتخاب را برای رای دهندگان بیشتر میکند و به انتخابات شور میبخشد، به طور کلی می تواند مفید باشد. فهرستهای انتخاباتی متنوعی که این روزها از دل گروههای مختلف سیاسی متولد میشود، هر کدام حداقل با یک چهره سرشناس سیاسی مرتبط هستند. صاحبان این فهرستها که قاعدتاً در سالهای گذشته هر کدام مسوولیتی داشته و حداقل به عنوان یک فعال سیاسی یا حتی یک شهروند، در این جامعه زندگی کردهاند، امروز که از مردم رای میخواهند، لازم است به این سوال پاسخ دهند که در نوسانات سیاسی – اقتصادی – فرهنگی و اجتماعی سالهای گذشته کجا بودند و چه موضعی گرفتند و چه تاثیری در روند این تحولات به جا گذاشتهاند؟
در این ماهها رسم شده واکنش افراد به فتنه سال 88 محکی برای شایستگیشان برای حضور در خانه ملت و قلب مردمسالاری دینی تلقی شود. این درست است. کسانی که در جریان کودتای سبز علیه رای اکثریت شهرستانی پابرهنه سکوت کردند و نتوانستند حق را از باطل تشخیص دهند، شایستگی حضور در خانه ملت را ندارند. این ادعای صحیحی است اما واکنش به فتنه 88 ملاک کافی و کاملی برای تعیین شایستگی حضور در مجلس نیست. در طول سالهای بعد از انقلاب تحولات زیادی وجود داشته که نوع واکنش به آن، باید در ارزیابی شایستگی داوطلبان نمایندگی مجلس موثر باشد.
به عنوان مثال صاحبان فهرستهای انتخاباتی لازم است به این سوال پاسخ دهند که در سالهای بعد از 1384 که دولت وقت با تزریق دلارهای نفتی به بودجه، نقدینگی و تورم را شدیداً افزایش داد و بیماری هلندی اقتصاد ایران را تشدید کرد، فعالان سیاسی این گروهها کجا بودند و چه واکنشی نشان دادند؟
در سالهای قبلتر وقتی شهرام جزایری به برخی نمایندگان و رئیس مجلس کمک مالی کرد تا مصوبه دلخواهش را تصویب کنند، صاحبان فهرستهای انتخاباتی کجا بودند و چه واکنشی نشان دادند؟
و یا در تحولات سالهای دورتر زمانی که آقای هاشمی با ایده مانور تجمل، ارزشهای انقلاب و جنگ را به مسلخ برد و به مدیران فاسد میدان داد، صاحبان فهرستهای انتخاباتی کجا بودند و چه میکردند؟ آیا به کارهای آقای هاشمی اعتراض میکردند یا مشغول مداحی سردار سازندگی بودند و یا ترجیح داده بودند ساکت باشند؟
و یا در سال 86 که معاونت پارلمانی رئیس جمهور به بهانه کمک مساجد! به نمایندگان چک 5 میلیون تومانی پیشنهاد کرد تا از استیضاح وزیر کشور اسبق چشم پوشی کنند، صاحبان فهرستهای انتخاباتی کجا بودند و چه واکنشی نشان دادند؟ یا زمانی که رئیس جمهور حاضر یک چهره مساله دار را به معاونت اولی خود برگزید، یا زمانی که ثابت شد در پرونده فساد مالی بیمه ایران اتهاماتی متوجه محمدرضا رحیمی معاون اول رئیس جمهور است یا زمانی که ثابت شد آقای رئیس جمهور مدعی عدالت، پسر و عروس خود را با خود به سفر کاری نیویورک برده است...
در این تحولات و نوسانات سیاسی اقتصادی فرهنگی، صاحبان فهرستهای انتخاباتی کجا بودهاند و چه میکردند؟
چرا راه دوری برویم، در همین هفتههایی که فهرستهای انتخاباتی در حال تولد هستند، چند تحول بسیار مهم اقتصادی و مرتبط با مجلس در حال وقوع است که نوع واکنش فهرستهای انتخاباتی به آنها میتواند در شناخت و تصمیم گیری رای دهندگان موثر باشد:
- لایحه بودجه سال 91 که صرفنظر از زمان تقدیم، بسیاری از قواعد و قوانین ناظر به بودجهنویسی را نقض کرده است.
- مساله اجرای قانون هدفمندکردن یارانهها و نپرداختن سهم تولیدکنندگان کشور از منابع حاصل از هدفمندی یارانه ها و در عین حال ادعای دولت برای افزایش پرداختی ماهانه به مردم.
- مساله سکوت و بی عملی دولت در سقوط اخیر و بی سابقه ارزش پول ملی و رفتارهای مشکوک برخی چهره های سیاسی در تشدید بحران ارزی حاضر
صاحبان فهرست های انتخاباتی فرض کنند هم اکنون نماینده مجلس هستند. درباره این سه تحول روز چه برنامه و تصمیمی دارند؟ با رئیس دولتی که میگوید مجلس در راس امور نیست و بودجهای می دهد که مجلس را به مضحکه گرفته، چه برخوردی میخواهند انجام دهند؟
با وزیری که اختلاسی به وسعت 3هزار میلیارد تومان در مجموعهاش اتفاق میافتد و به خود زحمت عذرخواهی هم نمیدهد، چه میخواهند بکنند؟
برای چهرههای سیاسی داوطلب ورود به مجلس، اعلام شعار و برنامه لازم است اما هرگز کافی نیست بخصوص برای افرادی که در سالهای گذشته و هم اکنون در مسوولیت نمایندگی ملت در مجلس هم قرار داشتهاند. این سوال بخصوص متوجه اصولگرایان است. بالاخره انتخابات مجلس نهم با انتخابات مجلس هفتم فرق دارد و در این دوره، اغلب داوطلبان و صاحبان فهرستها، کارنامه ای روشن از عمل یا سکوت خود در تحولات این سالها دارند. کارنامه ای که در کنار برنامه ها و شعارها، مبنای تصمیم گیری و انتخاب ملت خواهد بود.
آقایان فردوسی پور ، عبداله زاده ، عابدی چه پاسخی برای این سئوالات دارند ، اگر فرصتی فراهم شد باید پرسید .